نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید علی نقی ابونصری
خاطره خودنوشت شهيد "علی نقى ابونصرى" (2)؛
شهيد "علی نقى ابونصرى" در دفتر خاطرات خود می نویسد: خدايا آيا اين ها بويي از انسانيت نبرده اند . خانه اي را مي ديدي که 4 تا 5 گلوله توپ خورده و آن را منهدم و ويران کرده بودند . مردم همه وسائل خود را گذاشته و خانه ها را تخليه کرده بودند . نمي دانستم به چه نگاه بکنم ،شيشه ي شکسته و ديوار فرو ريخته يا درب سوراخ شده ناشی از ترکش و فشنگ کلاشینکف و يا به خانه هاي سوخته شده ...
کد خبر: ۴۷۰۱۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

خاطره خودنوشت شهيد "علی نقى ابونصرى" (1)؛
شهيد "علی نقى ابونصرى" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ... بايد از هجوم نيروها در اين روزها به اهواز ياد کرد و از دورترين نقاط ايران اکيپ اکيپ به اهواز اعزام مي شدند و گردان ، گردان به اينجا مي رسيدند . انسان به ياد حماسه کربلا مي افتد اما اين مهاجرت يک فرق با کربلا دارد
کد خبر: ۴۷۰۱۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۵

شهيد "علی نقى ابونصرى" در آبان سال 1341 در روستاى مهديه كازرون دیده به جهان گشود و در دی ماه 1365 به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۷۰۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

شهيد "علی نقى ابونصرى" در آبان سال 1341 در روستاى مهديه كازرون دیده به جهان گشود و در دی ماه 1365 به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۷۰۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۵

شبي در خواب ديدم ماه به صورت کامل در آسمان ظاهر شده وفضا را بسيار روشن کرده است. وقتي به آن نگريستم ديدم علي به صورت هاله اي از نور از داخل قرص ماه بيرون آمد...
کد خبر: ۴۲۷۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۹

مراسم شهادت علي در همان جا برگزار شد. بعد از مراسم، خانواده علي وسايل خودشان را به خانه ما آوردند و گفتند چون شما تنها هستيد و اين خانه هم خيلي بزرگ است بهتر است در کنار هم زندگي کنيم. چون آنها زياد رفت و آمد داشتند، دلم نمي خواست با آنها زندگي کنم...
کد خبر: ۴۲۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷

در آن چمدان پارچه اى وجود دارد. آن را بردار و به چشم عليرضا بكش. چشم درد او خوب مى شود. در اين حالت تا سه بار پارچه اي كه بر آن عكس سه طاووس بود در نظرم آمد و غيب شد. پس از اين خواب به خود گفتم: به اين خواب ها نمى شود اكتفا كرد. اين در حالى بود كه نگرانى من از جهت چشم درد عليرضا و خونى كه از آن مى آمد روز به روز بيشتر و بيشتر مى شد...
کد خبر: ۴۱۹۳۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

در يكى از همين روزها كه فقط من و او در خانه بوديم با اينكه خيلى كم از حالات روحى و عرفانى خود، حتى براى من كه شريك زندگيش بودم تعريف می كرد: به من گفت در دعاى كميل هفته قبل در دانشگاه تهران حال معنوى عجيبى به من دست داد، به طورى كه از شدت گريه در وسط دعا بیهوش شدم و هيچ چيز نفهميدم...
کد خبر: ۴۱۹۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

از زبان دوست شهید
گاهي هم مي گفت هر کسي در گروه تخريب شرکت کند يا عاشق است يا ديوانه . در حالي که خود هم عاشق بود و هم ديوانه ، آري عاشق خدا و ديوانه شهادت...
کد خبر: ۳۸۶۳۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۳۱